شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

شایان مرد آهنی

7 ماهگی

ماهگیت مبارک. بوی بهشت می شنوم از صدای تو نازک تر از گل است گل گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هرچه گل ، نفس آشنای تو       ...
18 خرداد 1391

چشمان معصوم یک کودک

 در چشمان معصوم تو    چه چیزیست     که مرا این چنین پریشان میکند ؟!    در من دلشوره ی فرداها   در نگاه تو امیدی بی پایان   آخر مگر می شود نازنینم   شاید چون نمی دانی چه در انتظارتست   چشمانت پر از نور ست   یا اینگونه بی پروا میخندی   ویا شاید چون هنوز غرق این قیل وقال نشده ای !!! . . .   یا که شاید میپنداری که اینهمه حیرانی برای چه ؟؟؟. . . شایان عزیزم،پسر گلم امیدوارم همیشه چشمان معصوم و نگاه زیبایت را  لبریز از شادی ببینم و مثل امروز  لبریز ا...
14 خرداد 1391

عشق دستمال کاغذی به اشک

  عشق دستمال کاغذی به اشک 1   دستمال کاغذی به اشک گفت:  قطره قطره‌ات طلاست  یک کم از طلای خود حراج می‌کنی؟  عاشقم  با من ازدواج می‌کنی؟  اشک گفت:  ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی!  تو چقدر ساده‌ای  خوش خیال کاغذی!  توی ازدواج ما  تو مچاله می‌شوی  چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی  پس برو و بی‌خیال باش  عاشقی کجاست!  تو فقط  دستمال باش!  دستمال کاغذی، دلش شکست  گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست  گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد  در تن سفید و نازکش دوید  خونِ...
13 خرداد 1391

زندگی

شب آرامي بود مي روم در ايوان، تا بپرسم از خود زندگي يعني چه؟ مادرم سيني چايي در دست گل لبخندي چيد ،هديه اش داد به من خواهرم تكه ناني آورد ، آمد آنجا لب پاشويه نشست پدرم دفتر شعري آورد، تكيه بر پشتي داد شعر زيبايي خواند ، و مرا برد، به آرامش زيباي يقين :با خودم مي گفتم زندگي، راز بزرگي است كه در ما جاريست زندگي فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنيا جاريست زندگي ، آبتني كردن در اين رود است وقت رفتن به همان عرياني؛ كه به هنگام ورود آمده ايم دست ما در كف اين رود به دنبال چه مي گردد؟ !!!هيچ زندگي ، وزن نگاهي است كه در خاطره ها مي ماند شايد اين حسرت بيهوده كه بر دل داري شعله گرمي اميد تو را، ...
13 خرداد 1391

به به ابمیوه

یک خبر تازه پسر گلم ، کلوچه مامانش از تاریخ 91/02/30 که 6 ماه و 10 روزش شد خوردن آمیوه واسش آزاد شد. اولین ابمیوه ای که خورد آب هویج بود اونقدر ذوق کرده بود و دهانش مزه میکرد که منو بابایی بیشتراز خودش لذت میبردیم. اینم عکس گل پسرم بعد از خوردن ابمیوه ...
1 خرداد 1391
1